در
زندگی افرادی که در یکی از مشاغل مختلف جامعه کار می کنند استرس وجود دارد
و به گونه های مختلف بر آنها فشار وارد می آورد. تحولات شغلی نظیر تغییرات
سازمانی،تغییر حقوق و دستمزد، ترفیعات شغلی، کاهش یا افزایش نیروی انسانی و
دگرگونی های اجتماعی موضوع هایی هستند که بر فرد فشار می آورند و او را
دچار آشفتگی، نگرانی، تشویش و اظطراب می سازند.
با توجه به اینکه حداقل
یک سوم از عمر ما در محیط کار سپری می شود و از طرفی بسیاری از روابط و
مناسبات اجتماعی ما در طی ساعات کار شکل می گیرد، استرس ناشی از کار یا
استرس شغلی job stress می
تواند در سلامتی و خشنودی انسانها علاوه بر کارائی موثر واقع شود. افرادی
که تحت استرس های زیاد باشند به طور کلی از سلامت و خشنودی کمتری
برخوردارند.
هورن
و کویک نشان داده اند که استرس های شغلی می توانند موجب بروز اختلالات
رفتاری، پزشکی و روانشناختی در میان افراد شوند. اختلالات رفتاری مانند
افزایش مصرف سیگار، مصرف دارو و ... زمینه ساز بروز حوادث شغلی و تهاجم و
پرخاشگری جزء اولین و بارزترین نشانه های وجود استرس می باشد. پیامدهای
روانشناختی استرس شغلی در قالب مسایلی همچون مشکلات خانوادگی، اختلالات
خواب و افسردگی بروز می کند. مشکلات پزشکی ناشی از استرس شغلی نیز خود را
بصورت آمادگی بیشتر فرد برای ابتلا به انواع بیماری ها و همچنین وخامت
بیشتر علائم جسمی ناشی از بیماری ها در این افراد نشان می دهد.
استرس
مثبت بر تازگی و ابتهاج زندگی می افزاید. همه ما با تحمل میزان معینی از
استرس زندگی می کنیم. سر رسیدن مهلت، رقابتها، برخوردها و حتی ناکامی ها و
نگرانی ها به زندگی ها عمق و غنا می بخشد. هدف ما حذف استرس نیست، بلکه
فراگیری چگونگی استفاده از آن به منظور کمک به خود است.
استرس
کمتر از حد، عامل خمودگی است و در ما احساس خستگی و رخوت بر جای می گذارد.
از سوی دیگر، استرس مفرط تنش ایجاد می کند. آنچه ما بدان نیازمندیم، یافتن
سطح بهینه و مطلوبی از استرس است که ما را برمی انگیزد، ولی ما را در خود
غرق نمی کند.